کارگران رکن مهم اقتصاد کشور هستند
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۹۵۷۱
جمعه یزد با بیان اینکه کارگران رکن مهم اقتصاد کشور هستند، گفت: نباید به کارگران ظلم شود بلکه باید با برنامهریزی در کارخانجات و کارگاهها، با شکوفایی استعداد کارگران راه را برای رشد و تعالی این افراد هموار کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از یزد، آیتالله محمدرضا ناصری ظهر امروز _ جمعه هفتم اردیبهشت_ در خطبههای نماز جمعه این هفته یا بیان اینکه خانوادهها و والدین باید در تربیت فرزندان خود بهگونهای عمل کنند که کودک از همان ابتدای تربیت دوستدار خدا و پیامبر خداوند باشد، اظهار کرد: در مدارس هم رفتار معلمان و مسئولان تربیتی مدارس باید در این راستا باشد، کودکان امانت خداوند هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: فضای مجازی در شکلگیری شخصیت کودکان و فرزندان نقش مهمی دارد و همواره دشمنان و مستکبران خواستند که کودکان ما توان تفکر نداشته باشند و بر همین اساس است که اشاعه فرهنگ غرب در فضای مجازی را شاهد هستیم.
امام جمعه یزد گفت: شجاعت و ایستادگی امام خمینی (ره) الگو و اصل اساسی ما در ایستگاهیها بود، تدبیرهای امام در بحرانها و خنثی کردن نقشههای دشمن، سبب شد با شجاعت، ایستادگی، توکل بر خدا (ره) نظام ما سرفراز و سربلند باشد.
آیتالله ناصری به توطئههایی شرقی و غربی علیه کشور اشاره و خاطرنشان کرد: جوانان و نوجوانان و تربیتشدگان مکتب امام خمینی (ره) هستند که همواره از این انقلاب محافظت کرده و اقتدار ایران را به جهانیان نشان دادند.
وی با اشاره به وجود و گسترش دروغها و بیانصافیها علیه انقلاب و امام راحل بیان کرد: این اقدام راهبرد دشمنان برای از بین بردن انقلاب و نظام است.
امام جمعه یزد ادامه داد: از شجاعت و صلابت مقام معظم رهبری و نیروهای سپاه پاسداران تشکر میکنیم چرا که دیدیم تاکنون هیچکدام از کشورها جرئت نداشتند که در برابر صهیونیستها بایستند؛ اما ایران تنها کشوری است که در برابر ظلم آنها ایستاد، کمک کرد و انساندوستی را رواج داد.
آیتالله ناصری بیان کرد: تمام دشمنان دنیا ایران ذلیل شدند، حرکتی که ایران در مقابل کشورهای مستکبر جهان و همپیمانان خارجی انجام داد، به اراده خداوند ذلت و خواری دشمنان اسلام و ایران را رقم زد.
وی در ادامه به اهمیت مسئله حجاب اشاره نمود و گفت: قصد دشمن آلوده کردن و اسیر کردن فرزندان ایران در هوا و هوس و خواستههای نفسانی است تا اجازه ندهند تا نسلهای امروزی ما همچون شهید احمدی روشنیها اهل دین، علم و دانش باشند.
امام جمعه یزد با بیان اینکه وقتی دشمنان نتوانند از نظر اقتصادی، نظامی و سیاسی به کشور ایران ضربه بزند دست به رخنه کردن در فرهنگ و رفتار دینی مردم میزنند، گفت: آنها تلاش میکنند تا با ایجاد فساد جامعه را به تزلزل و فحشاء سوق دهند.
آیتالله ناصری با بیان اینکه کارگران رکن مهم اقتصاد کشور هستند، گفت: نباید به کارگران ظلم شود بلکه باید با برنامهریزی در کارخانجات و کارگاهها، با شکوفایی استعداد کارگران راه را برای رشد و تعالی این افراد هموار کرد.
وی ادامه داد: شکوفایی کارگران در صنعت به معنای توسعه صنعت است و نباید کارگران تا پایان عمر کاری خود تنها کارگر بمانند؛ جهش تولید یعنی استفاده از ظرفیت جوانان و کارفرماها و شکوفایی استعداد آنها در راستای خودکفایی در تولید و جلوگیری از مونتاژکاری است.
کد خبر 748111منبع: ایمنا
کلیدواژه: استان یزد خطبه نماز جمعه عمليات وعده صادق وعده صادق كارگران توسعه اقتصادي شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق آیت الله جمعه یزد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۹۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال شعرخوانی علم الهدی درباره منیژه از تریبون نماز جمعه /مشاوران شما بیت هایی بهتر از شاهنامه را می توانستند پیدا کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اصلاح طلب هم میهن در گزارشی با عنوان «نگر تا نباشی به جز دادگر» نوشت؛
چند سال پیش که شهرداری مشهد ذوقی به خرج داده بود و تصویرهایی از شاهنامه در و دیوار شهر را آراسته بودند، دستور به زدودن این تصویرها داده شد، گویی که بین این تصویرها و آنچه مشهد به آن شهره است، تقابلی وجود دارد. چندین دهه به دلیل همین تصور، توسعه و رسیدگی به آرامگاه فردوسی که یکی از بزرگترین شاعران و حکیمان ایران است، متوقف بود تا اینکه از مقامات بالاتر حکم به آبادانی آرامگاه فردوسی داده شد.
مقامات استانی و از جمله امام جمعه شال و کلاه کردند و به آرامگاه فردوسی رفتند. اگر اسم این مقامات و فردوسی را کنار هم در موتورهای جستوجوگر بنویسید و نتایج را هر چه بالا و پایین کنید، همان چند عکس را خواهید دید. با چنین پیشینهای است که سخنان آیتالله علمالهدی و استنادش به شاهنامه برای دفاع از اجبار در پوشش با واکنشهای بسیاری روبهرو شده است.
علمالهدی گفته است: مسئله حجاب نیز یکی از همین هویتهای دینی و ملی است. اصلاً حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بهخصوص در تاریخ ایران باستان و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی دید. او همچنین بهعنوان نمونه بیتی از شاهنامه خوانده است که منیژه خطاب به بیژه گفته است: منیژه منم دخت افراسیاب/برهنه ندیده تنم آفتاب
این سخن که زنان ایرانی براساس آنچه به ما رسیده، پوششی برای موی سر داشتهاند یا چیزی شبیه چادر حتی، نادرست نیست. حتی این سخن که در شاهنامهی فردوسی پاکدامنی و شرم از ویژگیهای مثبت زنان و البته مردان شمرده میشود، هم بیراه نیست، هرچند تعریف پاکدامنی در نگاه حکیم توس و امام جمعه مشهد متفاوت است، اما بیتی که آقای علمالهدی به آن ارجاع داده، ربطی به زنان ایران ندارد. افراسیاب شاه توران است و منیژه دختری تورانی است نه ایرانی. این به خودی خود ایرادی در استدلال امام جمعه به حساب نمیآید و میتواند بگوید که حکیم خصلت نیکو را حتی در دشمن ستوده است. ماجرا از اینجا جالب میشود که بدانیم این بیت را منیژه کی خوانده است و اصلاً ارتباطی به پوشش سر دارد یا نه؟
منیژه دلبستهی بیژن شاهزادهی ایرانی میشود و -به زبان امروزی- او را چیزخور کرده بیهوش به شبستان خود میآورد و همهی این اتفاقات بدون اجازهی والدین و بدون پیمان زناشویی -که از قضا در ایران باستان هم مرسوم بوده- رخ میدهد. بیژن در قصر او به هوش میآید و باقی قضایا و منیژه در چنین لحظات احساسی دربارهی اهمیت چیزی که به بیژن عرضه میکند این بیت را به زبان میآورد که تا به حال چنین بوده، اما بعدش را میتوان در شاهنامه خواند.
البته اگر مشاوران امام جمعه با شاهنامه به از این بودند که هستند، بیتهایی میتوانستند پیدا کنند که به کارشان بیاید، مثلاً آنجا که شیرین میگوید:
به سه چیز باشد زنان را بهی/ که باشند زیبای گاه مهی/ یکی آنک با شرم و با خواسته است/ که جفتش بدو خانه آراسته است/ دگر آن که فرخ پسر زاید او/ ز شوی خجسته بیافزاید او/ سه دیگر که بالا و رویش بود/ به پوشیدگی نیز مویش بود
این ابیات به روشنی از پوشیدگی موها میگوید، درحالیکه در بیت استنادی امامجمعهی مشهد، تفاوت برهنگی و نداشتن پوشش سرنادیده گرفته است. این مغالطه در سخنان بسیاری دیگر از مقامات هم دیده میشود. نداشتن پوشش سر با برهنگی هممعنا نیست. با این حال همچنان که در بیت انتخابی امام جمعه مشهد و این ابیات میبینیم هیچکدام توصیهی فردوسی نیست و سخنان شخصیتهای شاهنامه است. شاهنامه مثل هر متن کهن ادبی در کنار ارزشهای ادبی و زیباشناختی و روایی خود، مجموعهای از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی زمانهی خود را منتقل میکند که به دنیایی دیگر تعلق دارند، چنانکه در همین بیتهای بالا پسرزا بودن جزو ارزشهایی شمرده شده است.
در شاهنامه زنان برجستهای نقشآفرینی کردهاند که الگوی زن مطلوب امام جمعه مشهد نمیتوانند باشند. برخی از زنان برجستهی شاهنامه مثل منیژه در طلب معشوق در انتظار خواستاری و خواستگاری او نماندهاند و از جملهی آنان تهمینه است مادر سهراب که در شاهنامه زنی ستوده است و تنها یک شب همخواب رستم بوده است. رودابه مادر رستم نیز در راه دادن زال به قصرش از موی خویش کمندی بافته و انداخته و بعد هم که ماجرا در شاهنامه روشن است.
در این میان داستان گردآفرید اگرچه متفاوت است، اما در کنشگری از روابط خصوصی پیشتر رفته و اگر روی و موی پوشیده به این خاطر است که شناخته نشود و آنجا که روی و موی گشاده به قصد فریب دشمن است:
رها شد ز بند زره موی اوی/ در افشان چو خورشید شد روی اوی/ بدانست سهراب کو دختر است/ سر و موی او از در و افسر است
درست است که فکر میکنم شاهنامه ارزشهای جهانی دیگر را منتقل میکند و چنین استناداتی به آن راه به جایی نمیبرد، اما به نظرم از قضا در شاهنامه برای صاحبان مقام و قدرت توصیههایی شایستهتر میتوان یافت، مضمونهایی که بارها تکرار شده است. یکی از این مضمونها دادگری است. دادگر در شاهنامه همصفت خداوند است که جای نام نشسته است و هم وظیفهی صاحب قدرت. فردوسی میگوید، پادشاهی که دادگر باشد، نیازی به فریادرس ندارد: کجا پادشا دادگر بود و بس/ نیازش نیاید به فریادرس
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902919